خوابم می‌آید اما خوابم نمیبره. تا کی این وضع ادامه پیدا خواهد کرد تا کی کلمات زنده به گور خواهند شد. پس مبعث چه زمانی است؟! اعجاز کجاست؟ خسته شده‌ام، چه باید کرد. آهنگی حماسی از یک آهنگساز معروف را گوش میدهم، اسمش کمی عجیب و غریب است، احتمالا برای اروپای شرقی است، آهنگ زمینه فلان فیلم م است و نمیگویم کدام فیلم چون به شما ربطی ندارد؛ نه واقعا چه ربطی به شما میتواند داشته باشد؟! حرفی دراینباره با هم زده بودیم؟ جذابیتی برایتان دارد بدانید من کدام آهنگ را گوش میدهم؟ برای گذران از این شب تاریک چه میکنم؟! یاد یک کسی افتادم، یک سکانس از یک فیلم، بعد یکهو چشمم خورد دیدم طرف تولدش‌ه، حالا این چیه، تله‌پاتی‌ه، نشانه است اتفاق عجیب است که زندگی پر است از این اتفاقات جالب توجه که واقعا مسخره است اگر فکر کنی پشت همه‌شان وما چیزی وجود دارد چه برسد به معنا حالا من چه صنمی با این بازیگر دارم؟ نه واقعا به من چه مربوط که در فلان روز اسفند به دنیا آمده، خب به سلامتی صدسال به این سالها. حالا چون یه کم ازش خوشم اومده بود و از نقشش در فلان فیلم دلیل میشود که این برخورد پیش بیاید و به عینه ببینم ای دل غافل امروز تولدش هست؟ خب به سیر و خر، والا. ای بابا، مساله دقیقا همین است، خستگی، خواب، بیداری ناهشیار، اتلاف عمر و چه کسی است که دلش برای این دل کباب بی‌توقع من بسوزد و کاری بتواند برایم کند بلی، جز عشق مایه حیاتی نیست و مع‌الاسف یا خوشبختانه این یک قلم هیچ زمان دیگر از این کوچه رد نخواهد شد چه برسد که استرش، اسبش جلوی در شیهه بکشد اصلن میدانی، انسان باید خودش را با یکسری چیزها عادت دهد، مثل همین حالت خراب و خراباتی و خرابآبادی من که یحتمل تا همیشه هست و مرا از، مرا من را بابا بس‌ من من سیر تو شیر بابا بسه تو به فنا رفتی تموم شد به فنا شتافتی رسیدی چه میدونم به قول آقایون عارفان بی شریعت و متشرعین بی طریقت به که مانند به گمراهان از خود بیخبر. ولی این باعث نمیشود که بگویی عجب شبی امشب و توامان ریدم به این شبهای لنگ در هوا معلق اینطور اینطور، آخه من چی بگم تو درک کنی مشتی از همه چی بیخبر. حرف هستا هنوز و درد همینه درد نمیارم سرم رو که خودش درد داره، تو میخوای البتع نخون زور که نیست، راه باز جاده دراز با ما منشین زبل خان و مخصال، با من داغون نشین، آره آره نشین که نکند به تریج قبات بربخوره، گرد به کلات بشینه به یه جات بشینه چه میدونم، راحت باش بذار برینه این کلاغ نون بریده که ما فقط بدیم، هم صحبتی با ما بده، محبت ما عنه، قیافه ما مثل شصت پای ناصرالدین‌شاهه خداروشکر همه تمام و کمال آپشنهای خوبی رو دارند، ای خاک بر سر من ساده‌دل و صادق نفهم. بازی‌خوردن تا کی؟! تا کی قراره این دنیا بازیم بده، دنیا چیه دنیا کلمه بزرگی برای من. منی که فهمیدم نه معرفت دارم نه اخلاق دارم نه دین دارم نه تیپ دارم نه ادا دارم نه قیافه دارم، آقا من عنم خوب شد؟! و از همه بهتر و درستتر خودمم خودم رو هیچ حساب میکنم، کردم که همه از روم رد شدن ای بابا چی میگی، تواضع برای درخت پر ثمره نه یه تن لش درخت بی بار و بر که حسرتش اینه چرا برف نیومد یه کم سفیدبازی کنه و احساس مهم بودن بهش دست بده. سوز و سرما چیه، بهار چیه، دلتنگی خر کیه، دل ما قالی سلیمونه، ببخشید کرمونه، پا بزن عمو جون بگیره. بخدا چی بخوایم چی نخوایم اصلن با خودم میگم که چه بدویم، بله که بهت گفتن این پنج تا ستاره برا تو، ستاره دوره، این پنج تا گلابی رو شاخه برا تو، حالا هر راهی که بلدی رو به کار ببند تا به بالاترین بهره‌ات از زندگی برسی و ببری. خداکیلی هیچکس نتوانسته است و نخواهد توانست مثل من جبر و اختیار رو توضیح بده، باید خوب فکر کنی تا بفهمی چی گفتم و میگما، مولوی وصدتای مولوی هم بیان از این تمیزتر نمیگن. خلاصه میخوام برات بگم ما پای عهدمون هستیم، تو هرکار میخوای بکن ما هم دنبال اینیم چطور به مذاق حضرتت عمل کنیم تا مناسب و منطبق با رضای گرامیت دربیاد. تو بگی چشمات رو ببند خب میبندم، لال بشو خب میشم مگه میشه رو حرفت حرف زد، تو نگو فقط از قلبت بگذرون ما از رنگ رخساره بفهیم بله کلام اتم اکمل نهایی رو اما یه چیز یک اینکه ما رو خر فرض نکن به خود خودت قسم و دو بازیمون نده و سه بذار کنارت هرطور شده باشیم. بخدا بچه مودب و حرف گوش کنی هستیم مل ولی باوفا باصفا یه کمم به فکر ما باش، یه حالی هم به دل ما بده، ما که دوست داریم عزت و احترام برات اومدیم، هوات رو جلو و پشتت داشتیم و داریم، کوچیکمون نکن خوارمون نکن بی‌اعتنایی نکن بهمون، این تن بمیره به خودت قسم که عزیزتر ازت نیست جای دوری نمیره‌ هرچند خودمم و خودم و هنوز شب باقی ولی شب همگی اونا که نیستن و باید باشن بخیر یاحق


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها