نه اینکه ترسی به دل نداشتم، انسان محتاطی بودم.‌ ولی حالا از ریسمون سیاه و سفید هم میترسم.

تا احترام متقابل برپا بود حرف از سود و زیان و لطف و التفات و پاسخ خوبی خوبی است خیلی جایی نداشت، حال که قرار بر بی‌انصافی و کم‌لطفی و بی‌مهری است گمان نکنید که رفتار بر همان نسق قبلی است، بزرگواران و خودبزرگ‌پنداران بیش از این لیلی به لالای شما گذاشته نخواهد شد‌ دیگر به هیچکس و هیچکدومتان باج نخواهم داد، حتی از روی مرام. دیگه اینقدرا هم دمم گرم نیست، خودم یخم سردم نیاز به دلگرمی دارم، شما جوجه فوکولی‌های زمستانی چی میگید آخه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها